«دعوت پیامبران الهی در دو چیز خلاصه میشود: ۱ ـ عقیده؛ ۲ ـ عمل.
قلمرو عقیده، ایمان به وجود خدا و صفات جمال و جلال و افعال الهی است، چنانکه مقصود از عمل نیز تکالیف و احکامی است که بشر باید به فرمان خداوند، زندگی فردی و اجتماعی خود را بر اساس آن استوار سازد.
در مورد عقیده، آنچه که مطلوب و مورد نظر است علم و یقین است، و مسلماً تنها چیزی میتواند حجت باشد که به این مطلوب راه بیابد به همین جهت بر هر مسلمانی لازم است در مورد عقاید خود به یقین برسد و نمیتواند در اینجا به صرف تقلید از دیگران استناد جوید.
در مورد تکالیف و احکام (عمل)، آنچه مطلوب است تطبیق زندگی بر پایهی آنها میباشد. در اینجا علاوه بر یقین، به طرقی نیز که مورد تأیید شریعت قرار گرفته است باید استناد نماید؛ و رجوع به مجتهد جامع الشرایط از جملهی طرقی است که مورد امضای صاحب شریعت میباشد».
(منشور عقاید امامیه، صفحهی ۱۵)
**************
نقد و بررسی:
مطلب فوق، ترسیم چشمانداز است نه ارائهی برنامه. وقتی برنامهای کلی باشد، نخواهد توانست جویندهی کمال و سعادت را به روشنی و دقت، برای رسیدن به کمال و سعادت، رهنمون باشد. اگر معظم له از نظام جامع تربیتی منهاج فردوسیان مطلع میبودند، تفصیل چشماندازی که ترسیم کردهاند را به آن نظام تربیتی احاله میکردند.
نظرات شما عزیزان: